سیم خاردار

حصار کشی تجربه های یک مهندس برق!

سیم خاردار

حصار کشی تجربه های یک مهندس برق!

  • ۰
  • ۰

شروع دوباره

سلام
خب بعد تقریبا سه سال از اخرین نوشته، حس نوشتنم برگشته و امیدوارم که دیگه نره! در این نقطه حس میکنم به بلاگم خیلی احتیاج دارم تا بتونم حرفام رو بنویسم و نگهشون دارم.

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

hbr0

Why, all of a sudden, are so many successful business leaders urging their companies and colleagues to make more mistakes and embrace more failures?

In May, right after he became CEO of Coca-Cola Co., James Quincey called upon rank-and-file managers to get beyond the fear of failure that had dogged the company since the “New Coke” fiasco of so many years ago. “If we’re not making mistakes,” he insisted, “we’re not trying hard enough.”

In June, even as his company was enjoying unparalleled success with its subscribers, Netflix CEO Reed Hastings worried that his fabulously valuable streaming service had too many hit shows and was canceling too few new shows. “Our hit ratio is too high right now,” he told a technology conference. “We have to take more risk…to try more crazy things…we should have a higher cancel rate overall.”

Even Amazon CEO Jeff Bezos, arguably the most successful entrepreneur in the world, makes the case as directly as he can that his company’s growth and innovation is built on its failures. “If you’re going to take bold bets, they’re going to be experiments,” he explained shortly after Amazon bought Whole Foods. “And if they’re experiments, you don’t know ahead of time if they’re going to work. Experiments are by their very nature prone to failure. But a few big successes compensate for dozens and dozens of things that didn’t work.”

The message from these CEOs is as easy to understand as it is hard for most of us to put into practice. I can’t tell you how many business leaders I meet, how many organizations I visit, that espouse the virtues of innovation and creativity. Yet so many of these same leaders and organizations live in fear of mistakes, missteps, and disappointments — which is why they have so little innovation and creativity. If you’re not prepared to fail, you’re not prepared to learn. And unless people and organizations manage to keep learning as fast as the world is changing, they’ll never keep growing and evolving.


قسمتی از مقاله ای با همین عنوان برگرفته از سایت HBR.

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

Diodes Characteristics

فک میکردم که دیود دیگه داستان نداره و همین یه زمان روشن شدن و جریان و دراپ و جریان نشتی و ایناس فقط که یهو فهمیدم یه جا یه دیود اسنابر بعلت "جریان ریورس ریکاوری" میسوزه!!که رسیدیم به این داستان ها:
خب دیود های غیر شاتکی ساختارشون این مدلیه:

diode1

یعنی برای این که روشن بشن حامل های جریان(الکترون ها و حفره ها) میان دور مرز ناحیه pn جمع میشن.این باعث میشه زمانی که سر روشن کردن و خاموش کردن یه جریانی صرف تغییر وضعیت این حامل ها بشن که توی زمان خاموش شدن به اصطلاح جریان ریورس ریکاوری نامیده میشه و اگه یه موقع بخوایم با زور دیود رو خاموش کنیم باعث ایجاد مقداری تلفات میشه.

diode2diode3

بعنوان مثال این مدار سمت راست رو در نظر بگیرید زمانی که ما سوییچ رو روشن میکنیم خب در واقع دیود رو خاموش میکنم و نمودار جریان و ولتاژ بالا (زمان صفر زمانی هس که ولتاژ گیت از ولتاژ تریشلد رد شده و روبه زیاد شدن هس). اون اور کارنتی که جریان سوییچ نسبت به جریان کاریش داره لحظه ای که میرسه به جریان کاریش، بخاطر وجود دیود هست و در واقع بخاطر جریان ریورس ریکاوری دیود.نتیجتا جریان ریورس ریکاوری باعث بیشتر شدن تلفات سوییچ میشه که توی طراحی باید در نظر گرفته بشه. اون پیک جریان ریورس دیود Irr نامیده میشه که توی دیتاشیت هم میاد و بعضا میتونه از جریان نامی دیود هم بیشتر بشه! این جریان Irr با افزایش دما یا افزایش di/dt و یا افزایش خود جریان کاری، افزایش پیدا میکنه.(همچنین زمان ریورس ریکاوری هم با افزایش دما افزایش پیدا میکنه.جالبه بدونید راپ دیود با افزایش دما کاهش پیدا میکنه)

خب به ترتیب تلفات روشن شدن دیود، روشن شدن ماسفت زمانی که دیود هم هست تو مدار، و زمانی که دیود نیست تو مدار، تلفات اضافی سوییچ که بخاطر وجود دیود هست، اخری هم یه شکل دیگه از فرمول تلفات سوییچ زمانی که دیود نیست.

diodedissiptionاگه توی فرمول تلافت اضافی ناشی از دیود نگاه کنید میبینید توی زمان ta یه جریان باعث اتلاف میشه و توی زمان tb یه جریان دیگه(کمتر و مساوی جریان زمان قبلی) باعث وجود تلاف میشن.توی دیود های فست tb خیلی کمتر از ta میشه که در نتیجه برای یه زمان ریورس ریکاوری ثابت دیود فست تلفات مسیر مدار رو بیشتر میکنه اما تلفات روشن شدن دیود که همون معادله اول هست کم میشه.

خب لازم به ذکره که بگم با افزایش جریان نامی دیود جریان ریورس ریکاوری زیاد میشه و با زیاد شدن ولتاژش جریان ریورس ریکاوری کم میشه!
البته خب این برای دیود های سریع تر تاثیرش کم میشه و همون طور که گفتم افزایش دما تاثیر خیلی بیشتری روش داره تا این پارامترها...
و گفتیم هم که با افزایش di/dt هم زمان و هم جریان ریورس ریکاوری زیاد میشن در حالی که تلفات ماسفت کم میشن...اصن اوضاعیه ...
اینم خلاصه این مقاله ای که بیشتر ازش استفاده کردم:

CONCLUSION
Reverse recovery in diodes introduces small
losses in the diode but larger losses in the MOSFET
or IGBT which is switching the diode. These losses
are influenced by the two reverse recovery
parameters IRRM and tRR.
From a system design perspective, there are three
aspects influencing the optimization of a half-bridge
structure: di/dt, diode choice and the possible
inclusion of a parallel capacitor.
Higher di/dt results in lower EON losses in the
circuits tested, noting that higher di/dt increases
IRRM losses less than it decreases the normal
switching losses. So from perspective of switch and
diode losses, increasing di/dt is beneficial despite
the increase in IRRM.
The use of fast recovery diodes improves
switching losses, but generally worsens conduction
losses. Larger current rated diodes of the same
family have higher IRRM resulting in higher EON, and
a larger capacitance, resulting in lower EOFF. Overdimensioning
of the diodes is not recommended as
this leads to higher total switching losses.
Addition of extra capacitance increases EON losses
but decreases EOFF losses. There is the possibility
that an optimum total loss point will exist, meaning
that the addition of extra capacitance will reduce
total losses. Designers of circuits using half-bridges
should consider this possibility in their applications:
inclusion of a low cost capacitor may help improve
efficiency.

اینم یه عکس خلاصه از مقایسه دیود های با ساختار متفاوت:
defferents of diodes

باشد که رستگار شویم...:)

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

mp3 decoder

خب بالاخره مجالی فراهم شد که کد mp3 decoder رو بزارم.
یه توضیح مختصر:کلا اول کار فرمت فایل های صوتی غیر فشرده بود که به اصطلاح میگفتن فرمت سی دی (یا همون wave) بعد که نیازمند به فشرده سازی شدن شروع شد به ابداع فرمت های مختلف.در بعضی از فشرده سازی ها شما میتونید همون دیتای قبلی رو دقیق باز سازی کنید که به این مدل میگن lossless comperssion؛بعضی هم متاسفانه دیگه نمیتونید دیتای قبلی رو بطور کامل باز سازی کنید که به این مدل میگن lossy compression. مدل mp3 از نوع lossy هست.خب علتشم اینه که اون یه ذره دیتایی رو که از دست میدیم اولا توی محدوده های فرکانس بالا هستن و شاید زیاد اصن متوجهشون نمیشیم دوم هم این که نسبت به ریت فشرده سازی بصرفه هست.تو فرمت mp3 حجم فایل نسبت به فرمت اصلی به 1/5 تا 1/20 کاهش پیدا میکنه.این یه مقاله هست که به نسبت مفصل mp3 رو توضیح داده و جالبه که ظاهرا یه ایرانی نوشتتش.از مدل فشرده سازی هم یه دید کلی بدم این که اول که یه هدر داریم که اسم و مشخصات و اینا رو توش مینویسن بعدش دیتای صوتی بصورت فریم، فریم پشت سر هم قرار داره تا ته که اونم باز هر کدوم یه هدر داره (اگه نداشتن بد بخت بودیم نمیتونستیم آهنگ هامون رو پاز کنیم) و دیتای صوتی که شامل دیتا های باند های مختلف صوتی و گین و دیتای یک یا دو چنل صوتی (مود ستریو و مونو) و .... هس که با بد بختی تمام دیکود میشن.از همه مهم تر یه لایبرری داره ماله شرکت helix هس که یه فریم رو بش میدی و دیتای دیکود صوتی رو میده ینی شما برای این که بتونی یه فایل رو دیکود کنی لازمه یه ذره کد اضافی بزنی.
این فایل کد کیلش هست(mp3 decoder keil sample code-stm32) که توش یه فایل سیگنال سینوسی رو دیکود میکنه .با تقریب خوبی میتونم بگم که کد سی کیل درست درمونی جایی نبود همه gcc بودن و اینا.یه دو تا فایل تست هم هست که هم هگزش هست هم فرمت mp3 و هم فرمت wave ش.
یه بابای چینی هم هست که جد آباد mp3  رو ریخته بیرون این کلیپشه.اینم سایت خودش که کد اون چیزی که تو کلیپ میبیید رو گذاشته.انصافا خیلی حال داشته....دمش گرم

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

خب این یه مدار معمولی فلایبکه موقع سوییچ زدن سر سوییچ رزونانس میوفته که علاوه بر تلفات ممکنه به سوییچ اسیب بزنه.واسه همین میایم یه مدار اسنابر rdc اضافه میکنیم.

موقع خاموش کردن سوییچ بین Coss(که خازن درین س

ورس سویچه) و اون اندوکتانس نشتیه lik1 (که بخاطر وجود فاصله هوایی که در نظر میگیریم زیاد تر میشه به نسبت زمانی که فاصله هوایی نداریم) رزوناسن ایجاد میشه.

سمت راستی ماله مدار خودمه سمت چپی هم که تو داکیومت بود.اون رزوناسن قسمت دوم در اثر Lm و Coss ایجاد میشه موقعی که جریان ثانویه به صفر میرسه در مد ناپیوسته.ینی تو مد پیوسته اون رزونانس رو نداریم.
ما دوست داریم که پیک ولتاژی که میخایم رزوناسن رو دمپ کنیم پایین باشه اما خب از اون طرف تلفاتمون زیاد میشه.لذا میایم Vsn رو که حدود دو تا دو نیم برابر ولتاژ رفلکشن(n*Vo) _که در زمان قطع سوییچ و انتقال توان از ثانویه روی اولیه ایجاد میشه_میگیریم.بعد تلفات روی اسنابر رو(انرژی ای که بش میدیم توی حالت شارژ Csn)
حساب میکنیم و Rsn رو یجوری انتخاب میکنیم که با در نظر گرفتن ولتاژ دوسر Vsn همون تلفات رو داشته باشه(توان توی اسنابر رو تلف کنه).همچنین برای این که ولتاژ پیکی که در نظر گرفتیم زیاد تغییر نکنه خازن Csn رو قدری بزرگ انتخاب میکنیم که ولتاژش ثابت بمونه تقریبا.این تقریبا ینی 5 تا 10 درصد و با همین معیار اندازه خازن هم انتخاب میکنیم.امیدوارم نتیجه بگیرم.نتیجه رو میگم که چی شد.
نکته:محاسبات رو بدیهتا توی کمترین مقدار ورودی و بیشترین مقدار لود انجام میدیم.
اینم داکیومت شرکت fairchild که فرمولا توش هست.

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

بعد از این که دیدم یه آدم خیلی خفنه پی سی بی هاش رو بدون شماتیک طراحی میکنه (پی سی بی در حد چند صد قطعه) اولا که برام خیلی جالب و جذاب بود بعدش هم که مهدی هم یه آدمه خفنه دیگه رو گفت که اینجوری برد طراحی میکنه جذابیتش برام بیشتر شد و بعد از لختی تامل باعث شد به چند تا نکته برسم!
کلا بنظرم بهتره برای طراحی یه برد حرفه ای توی پی سی بی(طراحی بخش پی سی بی) با یه نگاه به قطعات، مدار رو قشنگ درکش کنیم عین شماتیک حالا چه با شماتیک کار کنیم چه بی شماتیک(قطعا توی پلیسمنت قطعات و ....خیلی موثره)!
دوما هم بنظرم جذابیت طراحی بدون شماتیک بعد از اینکه باعث میشه با بردت و دونه دونه ترک ها و قطعاتش ارتباط و درک بیشتری برقرار کنی، اینه که دردسر های لایبرری و .... این هات خیلی کمتره چون مثلا دیود ها کلا به چند تا دسته کم تعداد تقسیم میشن(انواع پکیج ها) یا همچنین آی سی ها و ... و باعث میشه این توانایی که از روی مدل پکیج فوت پرینت ست کنی، قوی تر بشه و بنظرم از همه مهم تر بی دقتی ها کمتر میشه هرچند که هرچه آدم حرفه ای تر باشه و بشه بی دقتی هاش کمتر میشه اما از اونجا که کلا سوتی دادن توی طراحی پی سی بی زیاد اتفاق میوفته بنظرم باعث میشه که این بی دقتیه هم خیلی کمتر بشه مثلا برای هر قطعه دو پین پلاریته دار چون با خودت داری قراداد میکنی که توی پی سی بی کدومش رو منفی بگیری قطعا هیچوقت قطعا رو برعکس نمیذاری تو مدارتو....خلاصش که کلا بنظرم بد نمیاد...

****اضافه کنم که معمولا در طراحی های صنعتی هم جوری هست که ممکنه در وضعیت تامین قطعات هر اتفاقی بیوفته و به هر علتی بخوای قطعه جایگزین بذاری(مثلا جای یه مقاومت رو هم دیپش رو بذاری هم اس ام دی) که اگه بخوای این کار ها رو اول تو شماتیک انجام بدی بعد پی سی بی یه ذره کثیف کاری میشه و چیزی که هست در نهایت ما با برد سر و کار داریم و بنظرم هر چه با پی سی بی ارتباط بیشتری برقرار کنیم بهتره ینی جوری که زمانی که یه فایل پی سی بی رو نگاه میکنی راحتیت توی درک کردنش عین زمانی باشه که یه فایل شماتیک گذاشتن جلوت....08/01/96

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

یه قسمت از کتاب پرسمن
واقعا لذت بخش بود.چسبید.حیفم اومد از خودم بنویسم، کپی کردم.
یه مقایسه از معایب و مزایای هر یک:

The two modes have significantly different operating properties
and usages. The discontinuous mode, which does not have a
right-half-plane-zero in the transfer function, responds more rapidly
to transient load changes with a lower transient output voltage
spike.
A penalty is paid for this performance, in that the secondary peak
current in the discontinuousmodecan be between two and three times
greater than that in the continuous mode. This is shown in Figures
4.2b and 4.2d. Secondary DC load current is the average of the current
waveshapes in those figures. Also, assuming closely equal “off” times,
it is obvious that the triangle in the discontinuous mode must have a
much larger peak than the trapezoid of the continuous mode for the
two waveshapes to have equal average values.
With larger peak secondary currents, the discontinuous mode has
a larger transient output voltage spike at the instant of turn “off”
(Section 4.3.4.1) and requires a larger LC spike filter to remove it.
Chapter 4: Flyback Converter Topologies 129
Also, the larger secondary peak current at the start of turn “off” in the
discontinuous mode causes a greater RFI problem. Even for moderate
output powers, the very large initial spike of secondary current at
the instant of turn “off” causes a much more severe noise spike on
the output ground bus, because of the large di/dt into the output bus
inductance.
After Pressman A major advantage of the discontinuous mode is that
the secondary rectifier diodes turn “off” under low current stress conditions.
Also they are fully “off” before the next “on” edge of Q1. Hence the problem
of diode reverse recovery is eliminated. This is a major advantage in high
voltage applications as diode reverse recovery current spikes are difficult to
eliminate and are a rich source of RFI. ∼K.B.
Due to the poor form factor, secondary RMS currents in the discontinuous
mode can be much larger than those in the continuous
mode. Hence, the discontinuous mode requires larger secondary wire
size and output filter capacitors with larger ripple current ratings.
The rectifier diodes will also run hotter in the discontinuous mode
because of the larger secondary RMS currents. Further, the primary
peak currents in the discontinuous mode are larger than those in the
continuous mode. For the same output power, the triangle of Figure
4.2a must have a larger peak than the trapezoid of Figure 4.2c. The
consequence is that the discontinuous mode with its larger peak primary
current requires a power transistor of higher current rating and
possibly higher cost. Also, the higher primary current at the turn “off”
edge of Q1 results in a potential for greater RFI problems.
Despite all the disadvantages of the discontinuous mode, it is much
more widely used than the continuous mode. This is so for two reasons.
First, as mentioned above, the discontinuous mode, with an inherently
smaller transformer magnetizing inductance, responds more
quickly and with a lower transient output voltage spike to rapid
changes in output load current or input voltage. Second, because of a
unique characteristic of the continuous mode (its transfer function has
a right-half-plane-zero, to be discussed in a later chapter on feedback
loop stabilization), the error amplifier bandwidth must be drastically
reduced to stabilize the feedback loop.
After Pressman Modern power devices, such as the Power Integration’s
Top Switch range of products, have the “noisy” FET drain part of the chip
isolated from the heat sink tab. This, together with integrated drive and
control circuits, which further reduce radiating area, very much reduces the
RFI problems normally associated with the discontinuous flyback topology.
∼K.B.

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

OSI model&post office

داشتم راجع به اترنت میخوندم که به یک زیرساخت جذاب رسیدم.یه مثال برای چیزی که از OSI model فهمیدم.

osimodel

اگه این مدل رو کلا به اداره پست تشبیه کنیم
1.physical layer کلا زیر ساخت های ارتباطی هس مثلا پست اون شهر کالا ها شو میتونه با هواپیما بفرسته یا ماشین های بین شهری و موتور و ماشین های شهری توزیع کننده که تواناییشون خلاصه مشخصه
2.data link layer میشه زیر ساخت آدرس و کد پستی و پلاکی که روی پاکت نوشته میشه که به یه مرسوله هویت مبدا و مقصد میده اما کاری نداره که اصن همچین آدرسی هست یا نه :)(آدرس رو چک نمیکنه)

3.network layer اون آدمی هست که لباس زرد رنگ تنشه و یه چند تا کاغذ هم دستشه و آدرس مرسوله ها رو یه نیمچه نگاهی میندازه و شایدم انداخته و بر حسب حجم مرسوله ها اونارو میگه که باز بزنن مثلا اگه یهو دید مرسوله ها خیلی زیادن تو یه هواپیما (یا یه موتور واسه توزیع) جا نمیشن میگه که اشکال نداره من این ها رو چند دسته(Fragment) میکنم تا بتونین ببرین اما چیزی که هست این مرد مهربون اصن براش مهم نیس که کالا ها برسه یا نرسه.... مثلا طرف میتونه یهو همه کالا ها رو بندازه تو جوب و برگرده بگه رسوندمشون اونم نمگه دستت درد نکنه میگه به من چه!
4.transprot layer اینجا یه مسولی وجود داره که چک میکنه که کالا ها حتما رسیده باشن دست صاحابشون.و همچنین بر حسب این که شما روی مرسوله نوشته باشی اشیائ قیمتی یا ... که ارزش خیلی زیادتری دارن(TP0 تا TP4) توی این موضوغ سخت گیر تر خواهد بود. فک کنم توی TP4 خودش شخصا میره کالا رو میرسونه دست طرف.این موضوع الزامه به قیمتی بودن مرسوله وابسته نیست و ناشی بودن اون توزیع کننده هم خیلی تاثیر داره یعنی بازم اگه طرف خیلی ناشی باشه ترجیح میده خودش بره برسونه (TP4).
5.session layer ایشون کسی هستن که مکالمه مامورین فرستاده شده به جاهای مختلف رو چک میکنه. اما در واقع کارش اینه که هر کدوم از مامورین رو مشخص میکنه که تو فقط نامه ببر(simplex) تو یکی بعد اینکه نامه ها رو میرسونی برو نامه ها(اونایی رو که قراره دریافت بشه و به مقصد برسه) رو هم جمع کن بیار(half-dublex) و به یکی دیگه میگه که تو همزمان که میری این نامه رو میرسونی اون نامه رو هم بگیر بیار(full-dublex) یعنی اینکه اگه نامه رو رسوندی دیدی طرف یه نامه ای چیزی داره که میخاد بفرستن تو میتونی ازش بگیری بیاری
6.presentation layer چیزی که به سختی فهمیدم و مطمئن نیستم اینه که یه منشی هست توی اداره پست که بین بخش های مختلف اداره ارتباط برقرار میکنه مثلا این رو میگیره میده به اون یکی فکس های دریافتی رو توی دبیر خونه ثبت میکنه و .... از اونجایی که دوست نداره اطلاعات درز پیدا کنه گاهی وقتا فکس هایی که دریافت میکنه ممکنه نیاز به رمزگشایی یا همچنین در موارد برعسک رمزگذاری باشه و...
7.application layer اینجا جاییه که اداره زیرساخت هاش رو مثلا بررسی میکنه و الگو های ارسالش رو که ببینه ظریفت هاش چقده یهو یکی میگه که مثلا من میخام تا فلان روز کالام برسه بش میگه ما میتونیم این کار رو بکنیم یا نه یا همچنین راه مناسب ارسال هر کالا رو پیدا میکنه هوایی...زمینی...یا ....

فک کنم برا یه معرفی کاملا ابتدایی خوب باشه(هرچند خودمم بیشتر بلد نیستم)

اگه جاییش فک میکنید اشتباهه بگید

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

سلام
یه حدود دو ماه پیش واسه تست بارگیری از یه رگولاتور خطی 110 ولت نیم آمپر نیاز بود که یه مقاومت متغیر وات بالا داشته باشیم قیمت که گرفتیم دیدیم نمیصرفه واسه یه کار هزینه کنیم این به ذهنم رسید که از الکترولیز کردن آب واسه جریان کشی استفاده کنم...

رئوستا2

یه راه کم هزینه هست برای همچین کاری که با میزان سطح گرافیت داخل آب میشه بار رو کم و زیاد کرد
واسه این که یه ذهنیت از اندازه بار داشته باشید تو این وضعیت در 110 ولت چیزی حدود 300 400 میلی آمپر جریان میکشه
فقط:
1-واسه هادی داخل اب از یه چیزی استفاده کنید که خودش واکنش نده مثلا فلز نباشه .
2-از اونجایی که نتیجتا هیدروژن و اکسیژن تولید میشه اگه حجمش زیاد باشه ممکنه که منفجر بشید:) و حتی المکان توی فضای باز باشه که خیالتون راحت باشه
*با گذشت زمانم حالا دمای آب بود یا هرچی دیگه ،جریان کشیش بیشتر میشد...

  • Mohammad Hassani
  • ۰
  • ۰

سلام
تو این پست سعی میکنم که smps و سورس های مناسبش رو در وهله ی اول معرفی کنیم و در پست های بعد جزئی تر هر بخشش رو و همچنین سورس های مربوطه رو بذارم.
منبع تغذیه موضوع واقعا پیچیده ای هست و اصلا کاره یکی دو روز نیست و اگه که دارید شروع میکنید توصیه میکنم که حتما با حوصله برید سورس های اصلی رو که در ادامه معرفی میکنم بخونید.

یه منبع تغذیه رو میشه به بخش های زیر تقسیم کرد:
1-یکسو کننده و خازن (های) بالک
2-بخش سوییچینگ(ها) و درایور سوییچ (ها)
3-ترانس
4-فیلتر خروجی
5-کنترلر
1-6-لاین فیلتر
2-6-مدار های اسنابر سوییچ ها و ...
6-3-پیاده سازی فیدبک و جبران سازی
4-6-نکات مربوط به ایزولاسیون
5-6-نکات مربوط به بحث نویز پذیری و ...
6-6-یادم اومد اضافه میکنم باز

این یه پاورپوینته که توش خیلی مختصر سوییچینگ رو معرفی میکنم:
http://uplod.ir/on6u2to5pedt/smps.pptx.htm
این هم یه پاورپونته که خیلی مختصر منبع هاف بریدج رو بررسی کردم:(حتا اگه هدفتون یاد گیری این مدل منبع تغذیه هم نباشه خودنش مفیده)
http://uplod.ir/f93os08x9xek/halfbeidge.pptx.htm
خب کتابای خوبی که توی این زمینه وجود داره :
cookbook
کتابه switching power supply design که نوشته ی perssman هست و من توصیه میکنم این رو بخونید مفصل هست اما تقریبا کامل و رویکرد عملی هم داره

این هم توضیحات آقای جبرائیلی هست که واقعا وقت گذاشتن و خیلی خوبه:
http://www.eca.ir/forums/thread29492.html
این هم توضیحات آقای b2 هست(اسمشون رو نمیدونم) که راجبه منبع تغذیه فلایبک هست اما در هر حال خوندنش خیلی خوبه
http://www.eca.ir/forums/thread39649.html
این سایت هم توش مطالب خیلی خوبی پیدا میشه و همچنین میتونید انواع منبع تغذیه ی دلخواه رو طراحی کنید که البته کلا ابزارهای طراحی بیشتر بدرد آموزش و تحلیل در راستای یادگیری میخورن:
http://www.poweresim.com/
این یکی هم باز میتونید توش منبع تغذیه طراحی کنید و باز هم از جنبه ی آموزش ارزشمنده:
http://schmidt-walter-schaltnetzteile.de/
یه نرم افزار منبع تغذیه فلایبک هم هس به اسم PIExpert و این هم لینکی که توش خیلی کامل بررسیش کردن:
http://www.eca.ir/forums/thread21882.html
این همه یه خلاصه خیلی مختصر و مفید از انواع توپولوژی ها:
http://www.smps.us/topologies.html

در ادامه بخش های یک منبع تغذیه رو معرفی میکنم و سورس هاشون میذارم.
در ضمن پست ها به مرور ارتقا داده میشن.
راستی اگه اشتباهی دارم متذکر بشید و یا مطلبی برای اضافه کردن(به اسم خودتون) معرفی کنید خوشحال میشم.

  • Mohammad Hassani